• فهرست مقالات خیر

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نظریه اعتدال وحد وسط اخلاقی در نگاه اندیشمندان مسلمان فارابی و غزالی
        حمیدرضا حاجی‌بابایی محبوبه یزدان پناه
        انسان پیوسته در راه شناخت اجمالی علوم نظری گام برداشته تا به فهم معنای هستی آگاه شود و به رمز و راز خلقت دست یابد و چون موجودی اجتماعی است نیازمند اخلاق مطلوب است آشنایی افراد با زندگی اخلاق مدار و قرارگیری اخلاقیات در یک حد تعادل و میانه می تواند کمکی برای بهبود ر چکیده کامل
        انسان پیوسته در راه شناخت اجمالی علوم نظری گام برداشته تا به فهم معنای هستی آگاه شود و به رمز و راز خلقت دست یابد و چون موجودی اجتماعی است نیازمند اخلاق مطلوب است آشنایی افراد با زندگی اخلاق مدار و قرارگیری اخلاقیات در یک حد تعادل و میانه می تواند کمکی برای بهبود رفتاری افراد و جامعه باشد و انسان را در مسیر نیل به زندگی سعادتمندانه یاری نماید، از این رو در این مقاله به تبیین حد وسط اخلاقی از دیدگاه فارابی و امام محمد غزالی از دانشمندان مسلمان به روش مطالعات کتابخانه ای پرداخته شده است و مهمترین مبانی و مؤلفه های مرتبط با حد وسط اخلاقی که شامل خیر، سعادت، اعتدال، فضیلت ها و رذیلت ها است را از دیدگاهایشان ارائه کرده است و نتایج حاصله بدین قرار است که دیدگاه های فارابی و امام محمد غزالی با مکتب ارسطو شباهت زیادی دارند و فارابی در حد وسط علاوه بر کمیت، کیفیت را به جهت شدت و ضعف مهم می داند. غزالی علاوه بر عقل، شرع را نیز مقدس می داند و معتقد است عقل با توجه به جهات مختلف نیازمند شرع هم می باشد. فارابی در تبیین نظریه اعتدال بیشتر متأثر از ارسطو است تا افلاطون. وی در تبیین نظریه اعتدال و حد وسط اخلاقی ابتکار و نظر تأسیسی مهمی ندارد، و داشتن خلق جمیل را، داشتن اعتدال و فعل جمیل را فعل متوسط می داند و برای حد وسط دو نوع قائل است: حد وسط فی نفسه، حد وسط بالاضافه و همانطور که کمیت را مدنظر دارد کیفیت را به جهت شدت و ضعف هم مهم می داند. غزالی هم بی تأثیر از فلسفه یونان نبوده و حد وسط اخلاقی ارسطو و قوای سه گانه نفس افلاطون را پذیرفته و تمایل وی بیشتر به نظریه افلاطون است اما این تأثیرپذیری وی را مقلد یونانی ها نمی کند و تبعیت به جای او نشان دهنده تأکید بر اصول و منش درست اسلامی و مطالب درست را از نادرست و افکار یونانی تفکیک و آنها را در بیان اخلاق اسلامی به کار برده است. وی با استفاده از آیات و روایات بر ارزش های معنوی از خدا و پیامبر (ص) مصداق اسوه اخلاق عالمین، و حب خداوند را خیر اعلی می داند. و شرط رسیدن به سعادت را فضائل فلسفی می دانست و راه رسیدن به فضائل را علاوه بر عقل، شرع مقدس نیز می داند و معتقد است عقل با توجه به جهات مختلف نیازمند شرع هم می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اختیار از دیدگاه ملاصدرا و کانت
        بتول  یارعلی محسن فهیم مجتبی جعفری اشکاوندی
        بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمی توان فعل اخلاقی یا غیر ا چکیده کامل
        بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمی توان فعل اخلاقی یا غیر اخلاقی تلقی نمود. براین اساس مطالعه تطبیقی این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کانت ذات معقول را دارای اختیار می داند. کانت ارادۀ انسان را اراده ای وابسته ولی ارادۀ خداوند را اراده ای مستقل می داند و برای پاسخ به شبهات مربوط به اختیار، حیطۀ عقل عملی را کارساز دانسته و عقل نظری را در این زمینه ناتوان می داند. ملاصدرا نیز انسان را مختار دانسته و اختیار او را در جهت حرکت نفس از مرتبه جسمانی به مرتبه تخلق به اخلاق و به مقصد رسیدن در اعلی مرتبه انسانی یعنی تجرد می داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که اختیار همانگونه که در فلسفه اخلاق کانت مهمترین جایگاه در انجام تکالیف انسانی دارند و در آن نتایج کار مطرح نیستند، همین موضوع در فلسفه اخلاق ملاصدرا قابل گفتگو و تطبیق است زیرا ملاصدرا اختیار را برای کسب فضایل عقلانی در انسان مطرح می کند و بنابراین در آن اموری نظیر پیامدها و سودانگاری مطرح نیست. پرونده مقاله